زندگینامه شعرا
 
اینجا همه چی درهمه
از بودن در این وب سایت لذت ببرید دوستان عزیز
 

«یوهان ولفگانگ فن گوتهJohann Wolfgang Von Goethe » فیلسوف، شاعر، نویسنده و متفکر بزرگ آلمانی در ۲۸ اوت سال ۱۷۴۹ در «فرانکفورت » متولد شد و در ۲۲ مارس سال ۱۸۳۲ در «ویمار» چشم از جهان فرو بست. پدرش مشاور سلطنتی بود و می خواست پسرش یک حقوق دان با تجربه شود. گوته دوران کودکی خود را در آغوش پر مهر خانواده گذراند و تحصیلات اولیه را نزد استادان خصوصی و معلمین سرخانه به اتمام رساند. آنها زبان های یونانی ، لاتین، ایتالیایی، انگلیسی، عبری، زبان یهودیان اروپای شرقی ، موسیقی و نقشه کشی را به وی آموختند. زبان فرانسه را نیز در سال ۱۷۵۹ هنگامی که سپاهیان «لویی پانزدهم» در طی جنگ های هفت ساله، شهر فرانکفورت را اشغال کرده بودند آموخت. در سال ۱۷۶۵ بنا به اصرار پدرش برای فرا گیری علم حقوق به «لایپزیک» رفت و سه سال در آن شهر ماند و با دختر پانسیون داری در آنجا ارتباطی صمیمی و عاشقانه برقرار کرد، نخستین اشعار او از همین عشق الهام گرفته است. پس از چندی عاشق دختر استاد نقشه کشی خود شد اما این عشق عمیق تر و آرام تر بود. در شهرلایپزیگ روح پر عطش گوته خرسند نبود و او اغلب به مطالعه ادب و فلسفه می پرداخت؛ با این همه تحصیل حقوق را به پایان رسانید و مدتی هم در شیمی و کالبد شناسی و معماری کار کرد و بر تمام آنها مسلط شد. در سال ۱۷۶۸ در حالی که بیمار بود، به فرانکفورت بازگشت و به تقلید از مادرش به محافل مذهبی رفت و آمد داشت. وقتی حالش بهتر شد برای تکمیل تحصیلات حقوق خود به «استراسبورگ » رفت و در اوت ۱۷۷۱ به اخذ دانشنامه ی لیسانس توفیق یافت. در این شهر هم او دلباخته دختر وزیری شد. این ماجرای عشقی در روح حساس «گوته» سخت اثر گذاشت گرچه کار این عشق به ازدواج نکشید. در مراجعت به فرانکفورت به تشویق «هردر» حکیم و فیلسوف آلمانی که نفوذ زیادی در «گوته» پیدا کرد به نوشتن درام پرداخت که در سال ۱۷۷۴ منتشر شد و بدین ترتیب نام او در شمار بزرگان ادب جای گرفت. از این زمان به بعد فکر آفرینش بزرگترین شاهکار خود« فاوست » را پیدا کرد، از ماه مه تا سپتامبر ۱۷۷۲ اقامت در «وتزلار» و اشتغال به یک شغل قضایی در آن شهر وی را با دختر جوانی به نام «شارلوت بوف» آشنا کرد و «گوته» سخت عاشق و دلباخته او شد، ولی این دختر، زن رفیقش «کستنر» بود و به همین جهت «گوته» امیدی به این عشق نداشت لیکن محصول این عشق آفرینش یکی دیگر از شاهکارهای او به نام «ورتر» است که در سال ۱۷۷۴ انتشار یافت. در مراجعت به فرانکفورت یک سری درامهای عالی نوشت که از آن جمله «پرومته» در ۱۷۷۲، «کلاویگو» در ۱۷۷۴ و «استلا» در سال ۱۷۷۶ که به یاد دختری زیبا از اهل فرانکفورت نگارش یافته است، را می توان نام برد. نیز در این ایام قسمتی از شاهکار جاویدان خود«فاوست» را به رشته تحریر کشید. از سال ۱۷۷۵ مسیر زندگی گوته تغییر کرد. دوک بزرگ «ویمار» به نام «کارل او گوست» او را به دربار خود فرا خواند. گوته مشاور دوک شد و به امور ########## و اقتصادی علاقه پیدا کرد و ضمناً دنبال تحقیقات علمی و مطالعات ادبی خود را نیزگرفت. لیکن مجال او برای ادبیات و تالیف آثار کمتر بود، چه او زمانی مشاور سفارت و هنگامی نیز وزیر دربار ویمار شد. با این وصف دراین ایام گوته از مکتب رمانتیسم ورتر خود پا فراتر گذاشت و پخته تر و کامل تر شد و درام «ایفی ژنی » او که درسال ۱۷۷۹ در ویمار نمایش داده شد، شاهدی بر این مدعی است. سفر ایتالیا مرحله ی تازه ای درسیر افکار گوته به شمار رفت و رجعت به هنر عهد باستان، اندیشه او را سخت به خود مشغول داشت. با این وصف در آثاری که وی در این هنگام در ایتالیا نوشته است اثر فکر ایتالیایی دیده نمی شود. در سال های ۱۷۹۲ و ۱۷۹۳ گوته در جنگهای پروس با فرانسه شرکت کرد و بیست سال بعد خاطراتی راجع به این جنگ ها نوشت. آشنایی او با «شیلر» شاعر بزرگ آلمان در سال ۱۷۹۴ نور تازه ای به حیات او تاباند و گوته با همکاری شیلر در سال ۱۷۹۶ مجموعه اشعاری به نام «گزنیا» منتشر ساخت. سپس رمان بزرگی را که شرح حال خود اوست تألیف کرد و آن را «سال های کار آموزی ویلهم مستر» نامید. در سال ۱۷۹۷ منظومه بورژوائی به نام «هرمان و دوروته » منتشر ساخت و این منظومه شهرت او را به حداعلی رساند و در این سال ها است که «دوک ویمار» او را از همه القاب و عناوینش معزول کرد و گوته به مدیریت تئاتر ویمار اشتغال ورزید و ضمناً به مطالعات زمین شناسی و گیاه شناسی پرداخت و رسالاتی چند نیز در این باره به رشته تحریر در آورد. در سال ۱۸۰۵ شیلر در گذشت و گوته نیز به بیماری مهلکی دچار گشت که نزدیک بود او را از پای در آورد.این بیماری گوته را بسیار ضعیف ساخت. در سال ۱۸۰۸ نخستین قسمت «فاوست» منتشر شد. در آن سال جشنی به افتخار «ناپلئون بناپارت» امپراطور فرانسه در «ارفوست» بر پا شد که گوته در آن شرکت کرد ؛ مذاکره او با ناپلئون در آن شهر معروف است. گوته از طرف ناپلئون به دریافت نشان عقاب لژیون دونور مفتخر گردید. سالهای آخر عمر گوته به تکمیل شاهکار بزرگش فاوست گذشت و قسمت دوم این اثر بزرگ در سال ۱۸۳۳ یعنی چند روز قبل از مرگش به اتمام رسید. گوته یک مغز متفکر جهانی است . او در عین حال که شاعری عمیق و حساس است، سیاستمداری مجرب و کارکشته و دانشمندی مبتکر و بزرگ محسوب می شود. نیروی نبوغ با تعادل تمام در کلیه استعدادهای بشری در نهاد او مخمر بوده و به تمام اشکال هنری و فکری آشنایی داشته و اگر چه اختصاصی به مکتب خاصی ندارد لیکن شاهکاری از خود به جا گذاشته است که نه تنها بر تمام ادبیات آلمان سایه انداز است بلکه چون تاجی بر تارک ادبیات اروپایی می درخشد. در مقایسه او با «شکسپیر» گفته اند: «آنچه شکسپیر از درون خود الهام گرفته، گوته با ممارست و مطالعه زیاد آموخته است». گوته گر چه از الهامات شاعرانه عصر الیزابت برخوردار نبوده اما قوه تفکر بسیار وسیع و قریحه سرشارش او را به مقام معنوی بسیار والا رسانده است و این قولی است که همگی بر آنند. گوته یکی از نوابغ بزرگ دنیا است که کتاب هایی درباره «حافظ» شاعر نامی ایران نوشته است . از آثار دیگر او می توان «اگمونت » و «تاسو» را نام برد.

 

 

پیشفرض نگاهی به زندگی محمود شاهرخی . . .

 


 


محمود شاهرخي - شاعر پيشكسوت - كه در حوزه‌هاي انقلاب، جنگ تحميلي، مذهب و عرفان شعر مي‌سرود
محمود شاهرخي - شاعر پيشكسوت - كه در حوزه‌هاي انقلاب، جنگ تحميلي، مذهب و عرفان شعر مي‌سرود، امروز (يكشنبه، 24 آبان‌ماه) در سن 82سالگي بار سفر بست و رفت.
به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شاهرخي اين روزهاي آخر را در بيمارستان بستري بود. او كه سال‌ها به بيماري ورم روده‌ي بزرگ مبتلا بود، 18 آبان‌ماه براي انجام عمل جراحي روده در بيمارستان عرفان بستري شد.
پس از انجام عمل، دچار ايست قبلي - تنفسي و بعد از آن، احيا شد كه البته پس از اين موضوع، درصد هوشياري‌اش در سطح پاييني بود و تحت مراقبت‌هاي ويژه قرار داشت.
محمود شاهرخي كه عضو شوراي شعر و ترانه‌ي وزارت فرهنگ و فرهنگ ارسلامي بود، متولد سال 1306 در بم از توابع كرمان بود.
«درسي كه از قرآن آموختم»، «خلوتگاه عشق»، «داغ شقايق‌ها»، «تجلي عشق»، «ز اشك پرس»، «امام علي روح بي‌نهايت»، «در غبار كاروان»، دفتري از «گزيده‌ي ادبيات معاصر»، «گلبانگ عاشقانه»، «شميمي از گلزار معرفت» (نوشته‌هاي عرفاني)، «ترجيعات توحيدي»، «تجلي جمال و جلال در آيينه‌ي وجود امام حسين (ع)»، «كيمياي مراد» (توسل به حضرت بقيه‌الله (عج)) و همچنين كتابي درباره‌ي منطق‌الطير عطار نيشابوري از آثار منتشرشده‌ي او هستند.
اين اواخر نيز قرار بود، با همكاري مشفق كاشاني، گزيده‌اي از شعر و نثر ادبيات كهن را در مجموعه‌اي به نام «كلك‌ خيال‌انگيز» منتشر ‌كنند.
شاهرخي قبلا هم با همكاري مشفق، سلسله كتاب‌هايي را درباره‌ي ائمه‌ي اطهار (ع) تأليف كرده بود كه عبارت‌اند از: «آينه‌ي آفتاب» (درباره‌ي اميرالمؤمنين (ع))، «آينه‌ي عصمت» (درباره‌ي حضرت زهرا (س)‌)، «آينه‌ي صبر» (درباره‌ي حضرت زينب (س))، «آينه‌ي رجاء» (درباره‌ي امام حسين (ع))، «آينه‌ي ايثار» (درباره‌ي حضرت ابوالفضل (ع)) و «آينه‌ي عفاف» (درباره‌ي حضرت معصومه (س)).
اين سال‌ها، به‌خاطر بيماري، كم‌تر از خانه بيرون مي‌رفت؛ جز برخي روز‌ها كه اگر حال مساعدي داشت، به شوراي شعر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مي‌رفت. بررسي سروده‌هايي كه قرار بود به نوار كاست تبديل شود، برايش تنوعي بود كه مي‌گفت، گه‌گاه دلخراش هم هست؛ زيرا معتقد بود، پيشينه‌ي فرهنگي و ادبي ايران‌زمين داراي سوابق درخشاني است، ولي حالا وضعيت چندان مطلوب نيست؛ برخي سروده‌ها خيلي سطحي است و شعرهاي مجازي هم به‌صورت خيلي صريح ادا مي‌شود.
شاهرخي عضو شوراي شعر صدا و سيما هم بود كه پس از تصدي‌گري علي معلم دامغاني، ديگر به آن‌جا نرفت؛ اما در شوراي شعر وزارت ارشاد، همچنان با دوست ديرينش مشفق كاشاني همكار بود.
از مهرداد اوستا با شوق خاصي حرف مي‌زد. هنوز ساكن شهرستان بوده كه وقتي در مجلات، شعرهايي از اوستا را مي‌بيند، نديده، ارتباطي با او برقرار مي‌كند. اولين برخوردش با مرحوم اوستا در منزل حميد سبزواري بود كه پس از آن، اخوانياتي بين آنان تبادل مي‌شود. مي‌گفت: مرحوم اوستا نه ‌تنها از نظر شأن ادبي، مقام بالايي داشت؛ بلكه در عين حال، از نظر منش، متواضع، فروتن و بزرگوار بود.
شاهرخي هر وقت از مقابل بوستان اوستا رد مي‌شد، با خواندن فاتحه‌اي، از شاعري ياد مي‌كرد كه روزي در رثاي او سروده بود: تا شقايق نزند سر ز گل تربت من // محو از لوح دلم داغ اوستا نشود.
از نخستين تأثيرگذاران بر محمود شاهرخي، سيدمحمد مجذوب - عارف و خطيب اهل يزد - بود كه شاهرخي تخلص جذبه را هم در مقابل نام او انتخاب كرد. گويا به محض اولين ديدار، دلبستگي متقابلي ميان آن دو شكل مي‌گيرد: ديد شخص پرمايه‌ي كاملي / آفتابي در ميان سايه‌اي.
آن سال‌ها، محمود شاهرخي پس از تحصيلات كلاسيك در مدرسه‌ي معصوميه‌ي كرمان، به تلمذ علوم حوزوي مشغول بود و ادبيات عرب مي‌خواند كه مجذوب به او پيشنهاد داد براي ادامه‌ي تحصيل، به مدرسه‌ي خان يزد برود. شاهرخي به يزد رفت و همان‌جا با دختر مجذوب ازدواج كرد و پس از آن بود كه به مدرسه‌ي كبراي آخوند خراساني در نجف عزيمت كرد؛ اما به علت تنگي معيشت و خشكي هوا، به بيماري ريه دچار شد و پس از دو سال به ايران بازگشت. مدتي در آسايشگاه شاه‌آباد بستري شد و پس از مرخصي، از كسوت طلبگي درآمد و به كار در بخش خصوصي مشغول شد.
بعد از پيروزي انقلاب، شهيد مجيد حداد عادل به او پيشنهاد داد كه با صدا و سيما همكاري كند و شاهرخي براي برنامه‌هاي ادبي و عرفاني آن‌جا شروع به نوشتن كرد؛ كه سيري به پاي دل، نواي ني، تا به خلوتگاه خورشيد، تا به سرمنزل عنقا، نقد حال، در آيينه‌ي بهار، اشكي بر آستانه‌ي نياز و در حريم راز، عنوان تعدادي از همان برنامه‌هاست. شاهرخي در دوره‌هايي هم تعداد زيادي سرود براي جنگ ساخت و با مجله‌هايي چون كيهان فرهنگي، كيهان هوايي و شعر، و روزنامه‌هاي كيهان، اطلاعات، جمهوري اسلامي و رسالت همكاري داشت.
او درباره‌ي مجلات ادبي مي‌گفت: گاهي مطالب جالبي در مجلات به‌چشم مي‌خورد؛ اما به دعوي كار راست نمي‌آيد؛ پشتوانه‌ي عملي لازم است.
شاهرخي همچنين معتقد بود: آن زمان كه ارتباط خيلي سخت بود، از آن طرف دنيا كسي مي‌آمد و «مثنوي» و «شاهنامه» را ترجمه مي‌كرد؛ اما امروز كه دنيا دهكده‌ي جهاني است، ما با اين ارتباط نزديك، چه اثري را عرضه كرده‌ايم كه كسي را مجذوب كند؟
.

.

.



__________________
سنگ ها را بگو که چه اندیشه میکنند
حتی بدون بال نیز کبوتر، کبوتر است..
 
 

نیما یوشیج

زادروز
درگذشت
آرامگاه
امامزاده عبدالله تهران سپس حیاط خانه‌اش در یوش
نام‌های دیگر
علی اسفندیاری
سبک
لقب
پدر شعر نو
همسر
فرزندان
والدین
ابراهیم‌خان اعظام‌السلطنه
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج (زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۴ [۱] خورشیدی در دهکده یوش استان مازندران - درگذشته ۱۳ دی ۱۳۳۸ [۲] خورشیدی در شمیران شهر تهران) شاعر معاصر ایرانی است. وی بنیانگذار شعر نو فارسی است.
نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کرد. نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود.
تمام جریان‌های اصلی شعر معاصر فارسی مدیون این انقلاب و تحولی هستند که نیما مبدع آن بود.


زندگی کودکی
نیما در سال ۱۲۷۴ هجری شمسی درروستای یوش از توابع بخش بلده شهرستان نور به دنیا آمد. پدرش ابراهیم‌خان اعظام‌السلطنه متعلق به خانواده‌ای قدیمی مازندران بود و به کشاورزی و گله‌داری مشغول بود پدر نیما زندگی روستایی، تیراندازی و اسب‌سواری را به وی آموخت. نیما تا سن دوازده سالگی درزادگاهش روستای یوش و در دل طبیعت زندگی کرد.نیما خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت ولی دلخوشی چندانی از او نداشت چون او را آزار می‌داد و در کوچه باغ‌ها دنبال نیما می‌کرد.
اقامت در تهران
دوازده ساله بود که به همراه خانواده تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد. در مدرسه از بچه‌ها کناره‌گیری می‌کرد و به گفته خود نیما با یکی از دوستانش مدام از مدرسه فرار می‌کرد و پس از مدتی با تشویق یکی از معلم‌هایش به نام نظام وفا به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد.
ادامه دارد
دوست محمدیgolgolgolgol

پس از پایان تحصیلات در مدرسه سن‌لویی نیما در وزارت دارایی مشغول کار شد. اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد
 

فعالیت‌های اجتماعی
 
 
دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف است با توفانهای سهمگین سیاسی - اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تاسیس جمهوری سرخ گیلان، روح حساس نیما نمیتوانست از این توفان‌های اجتماعی بی تاثیر بماند. نیما از نظر سیاسی تفکر چپگرایانه داشت، و با نشریه ایران سرخ یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر میشد همکاری قلمی داشت. از جمله تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود. دیرتر در دهه بیست خورشیدی در نخستین کنگره نویسندگان ایران عضو هیات مدیره کنگره بود و اشعار وی در نشریات چپگرای این دوران منتشر می گردید.
تشکیل خانواده
در سال ۱۳۰۵ با عالیه جهانگیر ازدواج کرد تا به گفته خود از افکار پریشان رهایی یابد. درست یک ماه پس از ازدواج، پدرش ابراهیم نوری درگذشت. در همین زمان چند شعر از او در کتابی با عنوان خانواده سرباز چاپ شد. وی که در این زمان به دلیل بی‌کاری خانه‌نشین شده بود در تنهایی به سرودن شعر مشغول بود و به تحول در شعر فارسی می‌اندیشید اما چیزی منتشر نمی‌کرد
ترک تهران
 
 
در سال ۱۳۰۷ خورشیدی، محل کار عالیه جهانگیر همسر نیما به آمل انتقال پیدا کرد. نیما نیز با او به این شهر رفت. یک سال بعد آنان به رشت رفتند. عالیه در این‌جا مدیر مدرسه بود و نیما را سرزنش می‌کرد که چرا درآمدی ندارد. او مدتی نیز در دبیرستان حکیم نظامی شهرستان آستارا واقع در مرز شوروی سابق به امر تدریس مشغول بود.
تغییر نام
علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰ خورشیدی نام خود را به نیما تغییر داد. نیما نام یکی از اسپهبدان تبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضا می‌کرد. در نخستین سال‌های صدور شناس‌نامه نام وی نیماخان یوشیج ثبت شده است.
آغاز شاعری
نیما در سال ۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسه‌های مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه‌هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت



آثار نیما
 
منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شده است. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کرده است و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداخته است. بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد می‌کند. چنان که خطاب به حافظ می‌گوید:
حافظا این چه کید و دروغ است

کز زبان می و جام ساقی است
نالی ار تا ابد باورم نیست

که بر آن عشق بازی که باقی است
من بر آن عاشقم کو رونده است

{{{2}}}



نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسأله‌گو افکاری اجتماعی را بیان می‌کند اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری می‌کند و هنوز راه خود را پیدا نکرده است با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت ای شب نیز در هفته‌نامه نوبهار محمدتقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت
ندگی شخصی نیما
ن[color="blue"]یمایوشیج در جوانی عاشق دختری شد، اما به دلیل اختلاف مذهبی نتوانست با وی ازدواج کند. پس از این شکست او عاشق دختری روستایی به نام صفورا شد و می‌خواست با او ازدواج کند اما دختر حاضر نشد به شهر بیاید. بنابراین عشق دوم نیز سرانجام خوبی نیافت. نیما صفورا را هنگام آب‌تنی در رودخانه دیده بود. این منظره شاعرانه و شکست عشق پیشین الهام‌بخش او در سرودن افسانه بود.
سرانجام نیما در ۶اردیبهشت۱۳۰۵خورشیدی ازدواج کرد . همسر وی عالیه جهانگیر فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار میرزا جهانگیر صوراسرافیل بود. حاصل این ازدواج که تا پایان عمر دوام یافت فرزند پسری بود به نام شراگیم که اکنون در آمریکا زندگی می‌کند . شراگیم در سال ۱۳۲۴ خورشیدی به دنیا آمد

خانه نیما[/color]
خانه نیما یوشیج واقع در یوش، بنایی است که قدمت آن به دوره قاجار می‌رسد. این بنا به شماره ۱۸۰۲ از سوی سازمان میراث‌فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده است و حفاظت می‌شود. بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.
مرگ
خانه نیما در دهکده یوش مازندران اردیبهشت ۱۳۸۶، آرامگاه او و سیروس طاهباز در وسط حیاط قرار دارد
خانه نیما
نیما در ۱۳دی۱۳۳۸ درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. سپس در سال ۱۳۷۲ خورشیدی بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجت‌الزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ ۸ خرداد ۱۳۸۶) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفته است.

کتاب‌شناسی
اشعار
قصه رنگ پریده

منظومه نیما
خانواده سرباز
ای شب
افسانه
مانلی
افسانه و رباعیات
ماخ اولا
شعر من
شهر شب و شهر صبح
ناقوس قلم انداز
فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ
آب در خوابگه مورچگان
مانلی و خانه سریویلی
مرقد آقا(داستان)
کندوهای شکسته(داستان)
آهو و پرنده‌ها(شعر و قصه برای کودکان)
توکایی در قفس(شعر و قصه برای کودکان)

آب در خوابگاه دختران
آثار تحقیقی، نامه‌ها و یادداشت‌ها
آثاری که در کتاب " نیما یوشیج، درباره ی هنر و شعر و شاعری با گردآوری سیروس طاهباز" انتشار یافته:

ارزش احساسات در زندگی هنر پیشگان
تعریف و تبصره
حرف‌های همسایه
مقدمه خانواده سرباز
نامه به شین پرتو
مقدمه ی «آخرین نبرد» شعرهای اسماعیل شاهرودی «آینده»
یادداشت برای مجموعه شعر منوچهر شیبانی
شعر چیست؟
از یک مقدمه
یک مصاحبه
درباره جعفرخان از فرنگ آمده
یک دیدار

سایر آثار:

دنیا خانه من است
نامه‌های نیما به همسرش - عالیه جهانگیر
کشتی توفان
مجموعه کامل اشعار(تدوین توسط سیروس طاهباز)

آثار درباره نیما
مهدی اخوان ثالث، بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج

مهدی اخوان ثالث، عطا و لقای نیما یوشیج
شاپور جورکش، بوطیقای شعر نو
بهمن شارق، نیما و شعر فارسی، بررسی و نقد آثار نیما یوشیج
حسین صمدی، کتابشناسی نیما
سیروس طاهباز و محمدرضا لاهوتی، یادمان نیما یوشیج
محمد عبدعلی، فرهنگ واژگان و ترکیبات اشعار نیما یوشیج
محمود فلکی، نگاهی به شعر نیما
حمید حسنی، موسیقی شعر نیما (تحقیقی در اوزان و قالب‌های شعریِ نیمایوشیج)
سیروس طاهباز،کماندار بزرگ کوهساران: زندگی و شعر نیما یوشیج
محمد حقوقی، نیما یوشیج: شعر نیما یوشیج از آغاز تا امروز، شعرهای برگزیده تفسیر و تحلیل موفق‌ترین شعرها
سعید حمیدیان،داستان دگردیسی: روند دگر گونیهای شعر نیما یوشیج
سیاوش کسرایی، در هوای مرغ آمین: نقدها، گفت و گوها و داستان ها
محمدعلی شهرستانی، عمارت دیگر (معنی شعر نیما) در پنج بخش
تقی پورنامداریان، خانه‌ام ابری است: شعر نیما از سنت تا تجدد
عطاالله مهاجرانی، افسانة نیما
امید طبیب زاده، نگاهی به شعر نیما یوشیج: بحثی در چگونگی پیدایش نظام‌های شعری، انتشارات نیلوفر
مسعود بیزارگیتی، نیما، پاسخی به ضرورتی تاریخی

میرانصاری، علی، اسنادی درباره نیما یوشیج میرانصاری، علی، دو سفرنامه از نیما یوشیج میرانصاری، علی، کتابشناسی نیما یوشیج
پانویس

↑ (نیما، زندگی و آثار او، نوشته ضیاء هشترودی صفحه ۱۱۷)
↑ (تاریخ تحلیلی شعر نو، شمس لنگرودی، جلد ۱، صفحه ۹۰)
↑ (از صبا تا نیما، یحیی آریان‌پور، جلد 2 صفحه ۴۶۶)
↑ (نیما، زندگانی و آثار او، صفحه ۴۶۷)
↑ (نیما، زندگانی و آثار او، جلد 2، صفحه ۴۶۷)
↑ (نامه‌های نیما، به کوشش سیروس طاهباز، صفحه ۲۲)
↑ پیدایش حزب کمونیست ایران، تقی شاهین، تهران، ۱۳۶۲
↑ مطبوعات کمونیستی ایران در سالهای 1296 - 1311، سولماز توحیدی، 1985، ص. 59
↑ ۹٫۰۹٫۱ (پیشین)
↑ (یادمان نیما یوشیج، به کوشش سیروس طاهباز، صفحه ۴۰)
↑ (نامه‌های نیما، صفحه ۲۰۵)
↑ (گزیده اشعار نیما یوشیج، صفحه ۱۸)
↑ (بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج، نوشته مهدی اخوان ثالث، صفحه ۱۹)
↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، صفحه ۱۸)
↑ (اسنادی درباره نیمایوشیج، به کوشش علی میرانصاری، چاپ اول، انتشارات سازمان اسناد ملی، صفحه ۷۳)
↑ (اسنادی درباره نیمایوشیج، صفحه ۷۳)
↑ (از صبا تا نیما، جلد 2 صفحه ۴۶۷)
↑ (نظریه ادبی نیما، دکتر منصور ثروت، صفحه 11)
↑ (نظریه ادبی نیما، صفحه 12)
↑ (از صبا تا نیما، جلد 2، صفحه ۴۶۸ تا ۴۶9)
↑ (چشم‌انداز شعر نو فارسی، نوشته حمید زرین‌کوب، صفحه ۴9)
↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، به کوشش یداله جلالی پنداری، صفحه ۱۳)
↑ (از صبا تا نیما، یحیی آریان‌پور، جلد 2 صفحه ۴۶۷)
↑ (اسنادی درباره نیمایوشیج، صفحه ۷۵)
↑ (گزینه اشعار نیما یوشیج، صفحه ۲۴)
 
 
 

در درباره پروین اعتضامی



پروین اعتصامی، شاعره نامدار معاصر ایران از شاعران قدر اول زبان فارسی است که با تواناترین شعرای مرد ، برابری کرده و به گواهی اساتید و سخن شناسان معاصر گوی سبقت را از آنان ربوده است. رمز توفیق این شاعرارزشمند فرهنگ و ادب فارسی، علاوه بر استعداد ذاتی؛ معجزه تربیت و توجه پدر اوست . یوسف اعتصام الملک در 1291 هـ.ق در تبریز به دنیا آمد. ادب عرب و فقه و اصول و منطق و کلام و حکمت قدیم و زبانهای ترکی و فرانسه را در تبریز آموخت و در لغت عرب احاطه کامل یافت. هنوز بیست سال از عمرش نرفته بود که کتاب (قلائد الادب فی شرح اطواق الذهب) را که رساله ای بود در شرح یکصد مقام از مقامات محمود بن عمر الزمخشری در نصایح و حکم و مواعظ و مکارم اخلاق به زبان عربی نوشت که بزودی جزء کتابهای درسی مصریان قرار گرفت. چندی بعد کتاب (ثورة الهند یا المراة الصابره) او نیز مورد تحسین ادبای ساحل نیل قرار گرفت . کتاب (تربیت نسوان) او که ترجمه (تحریر المراة) قاسم امین مصری بود به سال 1318 هـ.ق انتشار یافت که در آن روزگار تعصب عام و بیخبری عموم از اهمیت پرورش بانوان ، در جامعه ایرانی رخ می نمود. اعتصام الملک از پیشقدمان راستین تجدد ادبی در ایران و به حق از پیشوایان تحول نثر فارسی است. چه او با ترجمه شاهکارهای نویسندگان بزرگ جهان، در پرورش استعدادهای جوانان، نقش بسزا داشت. او علاوه بر ترجمه بیش از 17 جلد کتاب در بهار 1328 هـ.ق مجموعه ادبی نفیس و پرارزشی بنام (بهار) منتشر کرد که طی انتشار 24 شماره در دو نوبت توانست مطالب سودمند علمی- ادبی- اخلاقی- تاریخی- اقتصادی و فنون متنوع را به روشی نیکو و روشی مطلوب عرضه کند

زندگینامه




رخشنده اعتصامی مشهور به پروین اعتصامی از شاعران بسیار نامی معاصر در روز 25 اسفند سال 1285 شمسی در تبریز تولد یافت و از ابتدا زیر نظر پدر دانشمند خود -که با انتشار کتاب (تربیت نسوان) اعتقاد و آگاهی خود را به لزوم تربیت دختران نشان داده بود- رشد کرد.
در کودکی با پدر به تهران آمد. ادبیات فارسی و
ادبیات عرب را نزد وی قرار گرفت و از محضر ارباب فضل و دانش که در خانه پدرش گرد می آمدند بهره ها یافت و همواره آنان را از قریحه سرشار و استعداد خارق العاده خویش دچار حیرت می ساخت. در هشت سالگی به شعر گفتن پرداخت و مخصوصاً با به نظم کشیدن قطعات زیبا و لطیف که پدرش از کتب خارجی (فرنگی- ترکی و عربی) ترجمه می کرد طبع آزمائی می نمود و به پرورش ذوق می پرداخت.
در تیر ماه سال 1303 شمسی برابر با ماه 1924 میلادی دوره مدرسه دخترانه آمریکایی را که به سرپرستی خانم میس شولر در ایران اداره می شد با موفقیت به پایان برد و در جشن فراغت از تحصیل خطابه ای با عنوان" زن و تاریخ" ایراد کرد او در این خطابه از ظلم مرد به شریک زندگی خویش که سهیم غم و شادی اوست سخن می گفت . خانم میس شولر، رئیس مدرسه امریکایی دختران خاطرات خود را از تحصیل و تدریس پروین در آن مدرسه چنین بیان می کند:"پروین، اگر چه در همان اوان تحصیل در مدرسه آمریکایی نیز معلومات فراوان داشت، اما تواضع ذاتیش به حدی بود که به فرا گرفتن مطلب و موضوع تازه ای که در دسترس خود می یافت شوق وافر اظهار می نمود."
خانم سرور مهکامه محصص از دوستان نزدیک پروین که گویا بیش از دوازده سال با هم مراوده و مکاتبه داشتند او را پاک طینت، پاک عقیده، پاک دامن، خوشخو، خوشرفتار، در مقام دوستی متواضع و در طریق حقیقت و محبت پایدار توصیف می کند. پروین در تمام سفرهایی که با پدرش در داخل و خارج ایران می نمود شرکت می کرد و با سیر و سیاحت به گسترش دید و اطلاعات و کسب تجارب تازه می پرداخت. این شاعر آزاده، پیشنهاد ورود به دربار را با بلند نظری نپذیرفت و مدال وزارت معارف ایران را رد کرد.پروین در نوزده تیر ماه 1313 با پسر عموی خود ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه به خانه شوهر رفت شوهر پروین از افسران شهربانی و هنگام وصلت با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. اخلاق نظامی او با روح لطیف و آزاده پروین مغایرت داشت. او که در خانه ای سرشار از مظاهر معنوی و ادبی و به دور از هر گونه آلودگی پرورش یافته بود پس از ازدواج ناگهان به خانه ای وارد شد که یک دم از بساط عیش و نوش خالی نبود و طبیعی است همراهی این دو طبع مخالف نمی توانست دوام یابد و سرانجام این ازدواج ناهمگون به جدایی کشید و پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه شوهر با گذشتن از کابین طلاق گرفت. با این همه او تلخی شکست را با خونسردی و متانت شگفت آوری تحمل کرد و تا پایان عمر از آن سخنی بر زبان نیاورد و شکایتی ننمود. در سال 1314 چاپ اول دیوان پروین اعتصامی، شاعره توانای ایران، به همت پدر ادیب و گرانمایه اش انتشار یافت. ، پروین مدتی در کتابخانه دانشسرای عالی تهران سمت کتابداری داشت و به کار سرودن اشعار خود نیز ادامه می داد. تا اینکه دست اجل او را در 34 سالگی از جامعه ادبی گرفت. بهرحال در شب 16 فروردین سال 1320 خورشیدی به بیماری حصبه در تهران زندگی را بدرود گفت و پیکر او را به قم بردند و در جوار قبر پدر دانشمندش در مقبره خانوادگی بخاک سپردند. در تهران و ولایات، ادبا و شعرا از زن و مرد اشعار و مقالاتی در جراید نشر و مجالس یادبودی برای او برپا کردند. پروین برای سنگ مزار خود نیز
قطعه اندوهباری سروده که هم اکنون بر لوح نماینده مرقدش حک شده است

ویژگی سخن
پروین در قصایدش پیرو سبک متقدمین به ویژه ناصرخسرو است و اشعارش بیشتر شامل مضامین اخلاقی و عرفانی می باشد. پروین موضوعات حکمتی و اخلاقی را با چنان زبان ساده و شیوایی بیان می دارد که خواننده را از هر طبقه تحت تاثیر قرار می دهد. او در قدرت کلام و چیره دستی بر صنایع و آداب سخنوری همپایه ی گویندگان نامدار قرار داشته و در این میان به مناظره توجه خاص دارد و این شیوه ی را که شیوه ی شاعران شمال و غرب ایران بود احیاء می نماید. پروین تحت تاثیر سعدی و حافظ بوده و اشعارش ترکیبی است از دو سبک خراسانی و سبک عراقی .
شعر پروین شیوا، ساده و دلنشین است. مضمونهای متنوع پروین مانندباغ پرگیاهی است که به راستی روح را نوازش می دهد. اخلاق و همه تعابیر و مفاهیم زیبا و عادلانه آن چون ستاره ای تابناک بر دیوان پروین می درخشد.چاپ اول دیوان که آراسته به مقدمه شاعر و استاد سخن شناس
ملک الشعرای بهار
و حاوی نتیجه بررسی و تحقیق او در تعیین ارزش ادبی و ویژگیهای سخن پروین بود شامل بیش از یکصد و پنجاه قصیده و مثنوی در زمان شاعر و با قطعه ای در مقدمه از خود او تنظیم شده بود. پروین با اعتقاد راسخ به تأثیر پدر بزرگوارش در پرورش طبعش، دیوان خود را به او تقدیم می کند . قریحه سرشار و استعداد خارق العاده پروین در شعر همواره موجب حیرت فضلا و دانشمندانی بود که با پدرش معاشرت داشتند، به همین جهت برخی بر این گمان بودند که آن اشعار از او نیست. پروین اعتصامی بزرگترین شاعر زن ایرانی است که در تاریخ ادبیات پارسی ظهور نموده است. اشعار وی پیش از آنکه بصورت دیوان منتشر شود در مجلد دوم مجله به

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم مطالبی رو که در این وبلاگ قرار میدم براتون مفید باشه و از انتخابتون ممنونم...
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اینجا همه چی درهمه و آدرس neloo.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 32
بازدید هفته : 55
بازدید ماه : 23
بازدید کل : 96968
تعداد مطالب : 191
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1





برای نمایش تصاویر گالری كلیك كنید


دریافت كد گالری عكس در وب





استخاره آنلاین با قرآن کریم


تعبیر خواب






فال حافظ